قدر
بگذار تا بمیرم در این شب الهی / ورنه دوباره آرم رو روی روسیاهی چون رو کنم به توبه، سازم نوا و ندبه / چندان که باز گردم گیرم ره تباهی چون رو کنم به احیاء، دل زنده گردم اما / دل مرده میشوم باز با غمزه گناهی گرچه به ماه غفران بسته است دست شیطان / بدتر بود ز ابلیس این نفس گاه گاهی ای کاش تا توانم بر عهد خود بمانم / شرمنده ام ز مهدی وز درگهت الهی تا در کفت اسیرم قرآن به سر بگیرم / چون بگذرم ز قرآن اُفتم به کوره راهی من بندگی نکردم با خویش خدعه کردم / ترسم که عاقبت هم اُفتم به قعر چاهی با اینکه بد سرشتم با توست سرنوشتم / دانم که در به رویم وا میکنی به آهی ای نازنین ن...
نویسنده :
♡♥ﻣﺎﻣﺎﻧﯽ جون♡♥
20:04